معنی بچه های ابدی

حل جدول

بچه های ابدی

فیلمی با بازی فلور نظری


کارگردان فیلم بچه های ابدی

پوران درخشنده


ابدی

جاوید

فارسی به عربی

ابدی

ابدی، خالد، دائم

لغت نامه دهخدا

ابدی

ابدی. [اَ دا] (ع ن تف) آشکارا. آشکارتر.

ابدی. [اَ ب َ] (ص نسبی) جاوید. جاویدان. باقی. همیشه در مستقبل. جاودان. جاودانه. جاودانی. که آخر ندارد از حیث زمان. بی کرانه. که معدوم نشود. (تعریفات جرجانی). پاینده. پایا. که همیشه باشد. هرگزی. همیشه. مقابل ازلی. || (اِخ) نامی از نامهای خدای تعالی.

عربی به فارسی

ابدی

ابدی , ازلی , جاودانی , همیشگی , فناناپذیر , بی پایان , داءمی , پیوسته , مکرر , لا یزال , جاوید , همیشگی داءمی

فرهنگ معین

ابدی

جاوید، باقی، نامی از نام های خدای تعالی. [خوانش: (اَ بَ) [ع.] (ص نسب.)]

تعبیر خواب

بچه

بچه فرزند خود: خوشبختی کودکی همراه مادرش: اوقات مبارک بچه های کوچک: غم و غصه دیدن کودکان بیشمار: فلاکت کودکان زیباروی: شادی و سلامتی کتک زدن یک بچه: بی عدالتی بچه ای که میدود: نیکبختی - لوک اویتنهاو

فرهنگ عمید

ابدی

آنچه فنا و زوال نمی‌پذیرد و همیشه باقی است، جاودانی، پاینده، نابودنشدنی،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

ابدی

همیشگی، جاوید

مترادف و متضاد زبان فارسی

ابدی

ازلی، باقی، پایا، پاینده، جاودانه، جاویدان، دایمی، سرمد، فناناپذیر، همیشگی

ترکی به فارسی

ابدی

جاودان

فرهنگ فارسی هوشیار

ابدی

جاودانی، پایندگی

فارسی به آلمانی

ابدی

Beständig, Dauerhaft, Dauernd, Ständig

معادل ابجد

بچه های ابدی

43

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری